تقدیم به ................. همون که میدونه همه دنیا رو به یه تار موش نمیدم
باز گویم غم دل را که تو دلدار منی
در غم و شادی و اَلَم یار منی
جز گل رویِ تواَم در دو جهان یاری نیست
چهره بگشای ز رویم که تو غمخوار منی
چشم بیمار تو ای می زده، بیمارم کرد
پای بگذار به چشمم که پرستار منی
مَحرَمی نیست که مرهم بنهَد بر دل من
جز تو ای دوست که خود مَحرَم اسرار منی
زاری از غمزه ی غم زایِ تو پیش که کنم؟
باکه گویم که تو سرچشمه ی آزارِ منی؟
بر گشا موی خم اندر خم و دست افشان باش
به خدا، یار منی، یارمنی، یار منی ، یار منی ، یار منی ، یار منی ، یار منی ، یار منی ، یار منی
هرچه ميکنم به خاطر توست
و هرچه که دارم تو به من داده اي تمامي حرفهايت لبريز
از عشق است وتنها پناهگاه من آغوش توست تمام آرزوهايم و همه
چيز من در گذشته و آينده متعلق به توست تمام آن چيزهايي که دوستشان دارم
به تو ختم مي شود زيرا تو را دوست می دارم
تنها و تنها تو را
که همه کس و همه چیز منی