سلام خدمت همه دوستای گلم ویه سلام ویژه هم دارم خدمت دوستای عاشقم
راستش بخواین نمیدونم چی باید بگم و چه جوری باید احساسمو بیارم رو کاغذ شما که غریبه
نیستین آخه من از بچگی انشام ضعیف بوده و همیشه کمترین نمره رو بین بقیه درسام همین انشا
بود و باعث میشد معدلم بیاد پایین ناسلامتی داداشتون جزو شاگردای اول کلاس بود یا بقول
امروزیها نمره الف بود . شاید هیچوقت فکرشو نمیکردم این انشای لعنتی یه روزی اینجوری
بکارم بیاد و تو هچل بندازتم کاش اون موقعه حرف معلممو گوش کرده بودمویه خورده تمرین
میکردم تا امروز دور از جون مثه خر تو گل نمونم اخه کسی که حرف دلشو نتونه بزنه همه نمره
هاشم بیست باشه به چه دردی میخوره ؟ شاید تو جمله هام هیچ قافیه و صنعت ادبی و کششی
وجود نداشته باشه ولی شاید یه حسن داشته باشه اونم این که از ته دله همونطوری هم که
قدیمیها گفتن حرفی که از دل باشه به دل میشینه امیدوارم اینطور باشه به هر حال باید به
بزرگواری خودتون ببخشید به خدا بدجور دلم گرفته که مجبورم کرد این مطلبو آپ کنم چون همون
طور که قبلا گفتم نه انشام خوبه هم این که میخواستم اولین مطلب این وبلاگو کسی که خیلی زود
تموم زندگیم شد و خودش خبرنداره آپ کنه ولی اصل مشکل همینجاست الان نزدیک ده روزه که
کوچیکترین خبری ازش ندارم نه شماره ای نه پبغامی هیچیه هیچی ........ شما بگین من چکار کنم
یکی از دوستا گفته بود صبر صبر صبر ولی به خدا صبرم لبریز شده و طاقتم طاق ایوب که
نیستم من خیلی نگرانشم که نکنه خدای نکرده زبونم لال اتفاقی واسش افتاده باشه آخه سابقه نداشت
که اینجور بی خبر بزارتم و بره تو این چند روز که واسم مثه چند سال بوده نمیدونین فکرم کجاها
رفته و میره ...... که نکنه هی نکنه ........ آخه آدم کسی و که دوسش داره اینجوری بیخبر
میزارتش تو رو خدا واسم دعا کنین قول میدم اگه برگرده با مطالب جالب جدید جبران کنم یه
خواهش دیگه هم ازتون دارم نیاز به نظراتو راهنماییتون خیلی دارم هم واسه دلداری و پیدا کردن
راه وصال هم دلگرمی به داشتن چنین دوستای خوبی که در شرایط بد داداش کوچولوشونو تنها
نمیزارن از همتون ممنونم یه عذرخواهی هم بهتون بدهکارم ببخشید که سرتونو به درد آوردم
منتظر نظرات مفیدتون هستم